❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش -حافظ-
❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش -حافظ-

از همه چی زود خسته میشیم....

.. من خیلی فکر کردم تا فهمیدم این رو!

 اینکه خسته میشیم، از همه چی! 

از تنهایی خسته میشیم و دوست داریم با کسی باشیم از با کسی بودن خسته میشیم. 

دوست داریم تنها باشیم،از کار کردن خسته میشیم و دوست داریم استراحت کنیم،

 اما حتی از استراحت کردنم خسته میشیم و دوست داریم کاری کنیم. 

از داشتن، نداشتن،

 بودن، نبودن،

 خواستنن، نخواستن.. 

از همه چی زود خسته میشیم.

 من خیلی فکر کردم تا این ها رو فهمیدم،اما دروغ چرا، 

من حتی از فهمیدنم خسته شدم. 




«کتابفروشی خیابان بیست و یکم شرقی» از "روزبه معین"

امشب غم تو در دل دیوانه نگنجند


امشب غم تو در دل دیوانه نگنجند 
گنج است و چه گنجی که به ویرانه نگنجد 
تنهایی ام امشب که پر است از غم غربت 
آن قدر بزرگ است که در خانه نگنجد 
بیرون زده ام تا بدرم پرده ی شب را 
کاین نعره ی دیوانه به کاشانه نگنجد 
خمخانه بیارید که آن باده که باشد 
در خورد خماریم به پیمانه نگنجد 
میخانه ی بی سقف و ستون کو که جز آنجا 
جای دگر این گریه ی مستانه نگنجد 
مجنون چه هنر کرد در آن قصه ؟ مرا باش
با طرفه جنونی که به افسانه نگنجد 
تا رو به فنایت زدم از حیرت خود پر 
سیمرغم و سیمرغ تو در لانه نگنجد 
در چشم منت باد تماشا که جز اینجا 
دیدار تو در هیچ پریخانه نگنجد 
دور از تو چنانم که غم غربتم امشب 
حتی به غزل های غریبانه نگنجد



غزل 320-حسین منزوی

دیالوگ



لینکلن : حاضری؟

مایکل : نه!

مایکل : تو حاضری؟

لینکلن : نه!

مایکل : پس شروع کنیم!

بدون شرح...


زندگی ، اتفاقِ نادریست که برای بعضی از زنده ها می افتد . . .




در کشور من ارزش انسان به نقاب است..




گر تن بدهی ،دل ندهی ،کار خراب است...

چون خوردن نوشابه که در جام شراب است...

گر دل بدهی ،تن ندهی باز خراب است...
این بار نه جام است و نه نوشابه، سراب است...

اینجا به تو از عشق و وفا هیچ نگویند...
چون دغدغه ی مردم این شهر حجاب است...

تن را بدهی ،دل ندهی فرق ندارد...
یک آیه بخوانند، گناه تو ثواب است...

ای کاش که دلقک شده بودم نه که شاعر...
در کشور من ارزش انسان به نقاب است...




مهدی مختار زاده