❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش -حافظ-
❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش -حافظ-

آسمان این شهر...


آسمان این شهر

تا ابد

در حسرت با هم بودنِ دو نفر سخت خواهد گریست،

آسمان این شهر و

چشمانِ یکی از آن دو نفر 

شباهت عجیبی به هم دارند...




روزها میگذرند و من هر روز......



روزهــــــــــا میگذرنـــــد
و من هر روز...
دنیا را بیشتر میشناسم،
عاقل تر می شوم
و محتاط تر... نمیدانم
شاید فقط ترسوتر میشوم... اما این را میدانم که...
دیگر کمتر رویا میبافم،
دیرتر آدمها را باور میکنم،
کمتر از زشتیها تعجب میکنم،
و
بیشتر احساساتم را نادیده میگیرم.

روزها میگذرند
و من هر روز
بیشتر از دنیای سادگی ام فاصله میگیرم...

مثل قدیم ها نگرانم میشوی؟؟؟

 

نمیدانم...

 

شاید روزی...اتفاقی...در کنار نیمه گمشدمان یکدیگر را ببینیم...

 

اولین نگاهمان دیدنی است!...

 

شاید روز آخر باشد...

 

شاید نگاه آخر باشد...

 

تو را نمیدانم غیرتت بگذارد یا نه!اما من مثل همیشه لفتش میدهم...

 

طولش میدهم نگاه کردن تو را...


خودم را به زمین می اندازم!

 

مثل قدیم ها نگرانم میشوی؟؟؟...

 

ای کاش تو دستم را بگیری بلندم کنی اما نه...

 

بگذار از زمین نگاهت کنم...من هنوز هم ک هنوز است تو را میپرستم...

 

چ زود این رویای کوتاه تمام شد!...

 

دیدار بعدی ما(اتفاقی،ناگهانی،شاید،اما،اگر...)

 

و چه محال است دیـــدار بعدی