❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش -حافظ-
❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش -حافظ-

لبخند معروف ژوکوند با خنده ات تحقیر شد




خندیدی و با خنده ات، شهر دلم تسخیر شد
لبخند معروف ژوکوند با خنده ات تحقیر شد
غوغا به پا کردی ببین، شوری به دنیا دست داد
حتی خدا با دیدنت بر خلقتش درگیر شد
قبل از تو شعرم سرد بود درگیر وزن و قافیه
حالا ببین از عشق تو دیوان من تحریر شد
در خواب دیدم بی سخن دل را به یغما میدهم
با چال روی گونه ات آن خواب هم تعبیر شد
بر تاب گیسویت دلم گفتم به هر سو میرود
کار از دل و گیسو گذشت، جانم به تو زنجیر شد
تا ریختی از عشق خود جام پیاپی در دلم
هر درد در این سینه بود، یک باره بی تاثیر شد
حتی زمین هم ایستاد تا بنگرد روی تو را
اینگونه بود فصلی جدید با خنده ات تصویر شد
ای وای با یک خنده ات هوش و حواسم پاک رفت
آنقدر بودم محو تو، یک بار دیگر دیر شد...

با من شبیهِ دیگران رفتار می کردی

من آرزویِ عالمی بودم و اما تو ؛
با من شبیهِ دیگران رفتار می کردی ،

فقدانِ من را هیچکس جبران نخواهد کرد ،
تو عاشقم بودی ، ولی انکار می کردی !

-نرگس صرافیان طوفان‌

روزها میگذرند و من هر روز......



روزهــــــــــا میگذرنـــــد
و من هر روز...
دنیا را بیشتر میشناسم،
عاقل تر می شوم
و محتاط تر... نمیدانم
شاید فقط ترسوتر میشوم... اما این را میدانم که...
دیگر کمتر رویا میبافم،
دیرتر آدمها را باور میکنم،
کمتر از زشتیها تعجب میکنم،
و
بیشتر احساساتم را نادیده میگیرم.

روزها میگذرند
و من هر روز
بیشتر از دنیای سادگی ام فاصله میگیرم...

از همه چی زود خسته میشیم....

.. من خیلی فکر کردم تا فهمیدم این رو!

 اینکه خسته میشیم، از همه چی! 

از تنهایی خسته میشیم و دوست داریم با کسی باشیم از با کسی بودن خسته میشیم. 

دوست داریم تنها باشیم،از کار کردن خسته میشیم و دوست داریم استراحت کنیم،

 اما حتی از استراحت کردنم خسته میشیم و دوست داریم کاری کنیم. 

از داشتن، نداشتن،

 بودن، نبودن،

 خواستنن، نخواستن.. 

از همه چی زود خسته میشیم.

 من خیلی فکر کردم تا این ها رو فهمیدم،اما دروغ چرا، 

من حتی از فهمیدنم خسته شدم. 




«کتابفروشی خیابان بیست و یکم شرقی» از "روزبه معین"

در کشور من ارزش انسان به نقاب است..




گر تن بدهی ،دل ندهی ،کار خراب است...

چون خوردن نوشابه که در جام شراب است...

گر دل بدهی ،تن ندهی باز خراب است...
این بار نه جام است و نه نوشابه، سراب است...

اینجا به تو از عشق و وفا هیچ نگویند...
چون دغدغه ی مردم این شهر حجاب است...

تن را بدهی ،دل ندهی فرق ندارد...
یک آیه بخوانند، گناه تو ثواب است...

ای کاش که دلقک شده بودم نه که شاعر...
در کشور من ارزش انسان به نقاب است...




مهدی مختار زاده