❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش -حافظ-
❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

❄️❤️جهــــان کوچــک مــن❤️❄️

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش -حافظ-

چگونه....(فریدون مشیری)




گفتم دل را به پند درمان کنمش

جان را به کمند سر به فرمان کنمش
این شعله چگونه از دلم سر نکشد
وین شوق چگونه از تو پنهان کنمش

امشب غم تو در دل دیوانه نگنجند


امشب غم تو در دل دیوانه نگنجند 
گنج است و چه گنجی که به ویرانه نگنجد 
تنهایی ام امشب که پر است از غم غربت 
آن قدر بزرگ است که در خانه نگنجد 
بیرون زده ام تا بدرم پرده ی شب را 
کاین نعره ی دیوانه به کاشانه نگنجد 
خمخانه بیارید که آن باده که باشد 
در خورد خماریم به پیمانه نگنجد 
میخانه ی بی سقف و ستون کو که جز آنجا 
جای دگر این گریه ی مستانه نگنجد 
مجنون چه هنر کرد در آن قصه ؟ مرا باش
با طرفه جنونی که به افسانه نگنجد 
تا رو به فنایت زدم از حیرت خود پر 
سیمرغم و سیمرغ تو در لانه نگنجد 
در چشم منت باد تماشا که جز اینجا 
دیدار تو در هیچ پریخانه نگنجد 
دور از تو چنانم که غم غربتم امشب 
حتی به غزل های غریبانه نگنجد



غزل 320-حسین منزوی

با دِلَت حسرت هم صحبتی‌ام هست، ولی .....


من که در تنگ برای تو تماشا دارم با چه رویی بنویسم غم دریا دارم؟
 دل پر از شوق رهایی ست، ولی ممکن نیست به زبان آورم آن را که تمنا دارم چیستم؟! 
خاطره زخم فراموش شده لب اگر باز کنم با تو سخن‌ها دارم
 با دِلَت حسرت هم صحبتی‌ام هست، ولی سنگ را با چه زبانی به سخن وادارم؟ 
چیزی از عمر نمانده است، ولی می خواهم خانه ای را که فرو ریخته بر پا دارم





 فاضل نظری