اهـل غزلیم و صحبت ما شعر است
اصلیم و همه اصالت ما شعر است
وقـتی که فـرار مــیکنیم از دنیـــــا
دنــیای حـیاط خـلوت ما شـعر است
گفتم دل را به پند درمان کنمش
چیست نشانی آنک هست جهانی دگر
نو شدن حالها رفتن این کهنههاست
روز نو و شام نو باغ نو و دام نو
هر نفس اندیشه نو نوخوشی و نوغناست
نو ز کجا میرسد کهنه کجا میرود
گر نه ورای نظر عالم بیمنتهاست
عالم چون آب جوست بسته نماید ولیک
میرود و میرسد نو نو این از کجاست
نمیذارم که یه روز تو رو ازم بگیرن
بدون اگه نباشی باز تنها میشینم
میخونم و اشک میریزم واسه این دل که تنگه
بدون اگه نباشی باز تنها میشینم
اگه باز , یه روزی بری از پیشم
بدون اگه نباشی من دوونه میشم
اوه اوه به تو تشنه ام
اگه بری بی تو میمیرم , بیا پیش من تو عزیزم
تموم هستیم , به پای تو دو تا چشمای تو بریزم
اگه بری کارم تمومه , زندگی بی تو برام حرومه
لحظه ای تو ازم جدا شی , غم همه دنیا پیش رومه
نمیذارم که یه روز تو رو ازم بگیرن
بدون اگه نباشی باز تنها میشینم
میخونم و اشک میریزم واسه این دل که تنگه
بدون اگه نباشی باز تنها میشینم
اگه باز , یه روزی بری از پیشم
بدون اگه نباشی من دوونه میشم
اوه اوه عشق من
اوه اوه به تو تشنه ام
اگه بری بی تو میمیرم , بیا پیش من تو عزیزم
تموم هستیم , به پای تو دو تا چشمای تو بریزم
اگه بری کارم تمومه , زندگی بی تو برام حرومه
لحظه ای تو ازم جدا شی , غم همه دنیا پیش رومه
اگه بری بی تو میمیرم , بیا پیش من تو عزیزم
تموم هستیم , به پای دو تا چشمای تو بریزم
اگه بری بی تو میمیرم
آسمان این شهر
تا ابد
در حسرت با هم بودنِ دو نفر سخت خواهد گریست،
آسمان این شهر و
چشمانِ یکی از آن دو نفر
شباهت عجیبی به هم دارند...